جدیدترین طرح پاداش در نتورک مارکتینگ با جذابیتهای بسیار.Binary در واقع یک Matrix با ابعاد «بی نهایت×۲» است. این ابعاد به این معنی است که تعداد افراد سطح اول شما فقط میتواند ۲ نفر باشد و تعداد سطوحی که بابت آن پورسانت دریافت میکنید، نامحدود است.
گفته میشود که Binary توسط دیوید کرو(David Crowe) مؤسس شرکتAmerican Gold Eagle (AGE) در سال ۱۹۸۹ ابداع شده است. از همان بدو تأسیس، در مقابل کرو و شرکتش مخالفتهایی توسط مسئولین برخی ایالات انجام شد اما آنچه سرانجام باعث شکست تجارت کرو شد، ضعف خودش در مدیریت و رهبری شرکتش بود که خیل عظیم شکایتها از این شرکت (AGE) را به دنبال داشت. اما رؤیای کرو باعث شد تا به همراه همسرش مارتا در ژانویه ۱۹۹۲ شرکت دیگری برای فروش سکه های طلا با نام Gold Unlimited را راه اندازی کند.
در نیمه اول دهه ۹۰شرکتهای بسیاری از طرح ابداعی کرو استفاده نمودند. شرکتهای مخابراتی چون STS ، Destiny Telecom و Tele Sales Incو نیز شرکتهای مسافرتی چون Travel Max و البته شرکتهایی نیز به فروش سکه های طلا از همین طریق ادامه دادند که تقریباً همگی درگیریهایی باقانون پیدا کردند اما در تمام موارد صحبت بر سر ارزش و نوع محصولات بود نه طرح مورد استفاده یعنی Binary. (مثلاًدرمورد AGE یا Gold Unlimited بحث بر سر این موضوع بود که محصول به فروش رفته در طرح آنها چیزی جز یک سکه طلا نبودکه توسط گواهی هایی که ادعا می شد قابل تبدیل به سکه های طلا هستند، به فروش میرسیدند. اما با فروش همین گواهی ها و بدون تحویل محصول، شرکت به فرد پورسانت پرداخت میکرد. طبق قوانین FTC، محصولات درگیر در نتورک مارکتینگ باید مصرفی باشند به گونه ای که بدون طرح پاداش هم، بازار خود را حفظ کنند.)
ساختار طرح باینری
در یک طرح Binary شما معمولاً ۳ جایگاه دارید که هر یک دو شاخه دارند. اسامی این جایگاهها به این ترتیب است: ۰۰۱، ۰۰۲ و ۰۰۳ که ۰۰۲ و ۰۰۳ به عنوان شاخه های۰۰۱ زیر آن قرار میگیرند.
درپایان هر دوره کاری (که در Binary معمولاً یک هفته است) درصدی از فروشهای شاخهی ضعیفتر (شاخهای که فروش آن کمتر است) را به عنوان پورسانت دریافت میکنید. برای درک بهتر این موضوع، شرکت فرضی A را در نظر بگیرید. این شرکت ۱۰% فروش ۱۰۰۰ دلار در شاخه ی ضعیفتر را به عنوان پورسانت پرداخت میکند. اگر در پایان دوره کاری (پرداخت) این شرکت، مجموع فروش یک شاخه شما ۳۲۰۰ دلار و شاخهی دیگر ۲۵۰۰ دلار باشد، شرکت A بابت فروش ۲۵۰۰ دلاری شاخه ضعیفتر و تعداد تعادل های ۱۰۰۰ دلاری آن با شاخه قویتر (در اینجا ۳۲۰۰ دلار) به شما ۲۰۰ دلار پورسانت پرداخت میکند:
$ ۲۰۰ = ۱۰% × $ ۱۰۰۰ × ۲ (تعداد تعادل)
مبلغ ۵۰۰ دلار فروش اضافی شاخه ضعیفتر و ۱۲۰۰ دلار فروش اضافی شاخه قویتر به دوره پرداخت بعدی منتقل میشود و مجدداً با تعادل فروشهای ۱۰۰۰ دلاری، ۱۰% هر کدام به عنوان پورسانت به شما پرداخت خواهد شد.
برای دریافت پورسانت از هر کدام از جایگاهها، شما باید به PV خاصی دست یابید (PV خاصی برای Qualify کردن هر جایگاه نیاز است) البته فقط یک بار در حالیکه در طرحهای دیگر مثلاً Stair Step برای Qualify شدن در هر دوره پرداخت، PV خاصی نیاز است. میزان پورسانت پرداختی در طول یک دوره پرداخت یک حداکثر دارد و مبالغ بیش از این سقف دیگر پرداخت نمیشود و این جایگاه اصطلاحاً Max out میشود. البته اینجا هم شرایطی برای دریافت پورسانت بیشتر از یک جایگاه Max out شده وجود دارد.
باتوجه به نیاز Binary به برقراری تعادل در ۲ سمت برای دریافت پورسانت، به آن نام Balancing Binary Lateral یا به اختصار BBL هم داده اند. البته یکی از ایراداتی که به Binary وارد میکنند، همین برقراری تعادل فروش در دو شاخه است. برای مثال همان شرکت A را دوباره به یادآورید: ۱۰% به ازای تعادل فروش های ۱۰۰۰ دلاری در دو شاخه و در یک دوره کاری۱۹۰۰ دلار فروش در شاخه ضعیف. خوب ۱۰۰۰ دلار از این ۱۹۰۰ دلار با فروش شاخهی قویتر یک تعادل ایجاد میکند که بابت آن ۱۰% یعنی ۱۰۰ دلار پورسانت پرداخت میشود. ۹۰۰ دلار شاخه ضعیف به دوره کاری آینده منتقل می شود و باز در دوره کاری بعد ۱۶۰۰ دلار فروش که با ۹۰۰ دلار دوره قبل، مجموع فروش این دوره شاخه ضعیف را به ۲۵۰۰ دلار میرساند که در این دوره، مجدداً برای ۵۰۰ دلار آن، پورسانتی پرداخت نمیشود. در حالی که به دلیل عدم وجود شرط تعادل در سایر طرح ها، بابت تمام فروش ها در همان دوره ی کاری که فروش انجام شده است، پورسانت پرداخت میشود.
البته اگر مسأله را کمی از بالاتر نگاه کنیم، این مورد را نه تنها عیب نخواهیم دید که آن را یکی از مزایای بزرگ BBL نسبت به دیگرطرح ها، به حساب خواهیم آورد. در سایر طرحها شاید یک نفر پیدا شودکه کنار نشسته و بگوید بالاسریها برای رشد خود هم که شده، مجبورند از زیرمجموعه من حمایت کنند و با رشد آنها من نیز کسب درآمد خواهم کرد اما با قراردادن شرط تعادل در BBL، هر کسی مجبور است شخصاً به رهبری وحمایت دو شاخه خود بپردازد. چون بالاسری با رشد یک شاخه او هم، سود خود را کسب میکند.
ساختن تیم فروش در باینری
در BBL هرکسی برای شروع کار، تنها نیاز به حمایت ۲ نفر دارد و اگر بخواهد بیش از ۲ ورودی مستقیم داشته باشد، چاره ای جز قراردادن آنها در سطوح بعدی ندارد. پس احتمال دریافت Downline از بالاسری در اثر Spillover نسبت به Matrix بسیار بالا است.
یکی از موارد جذاب در Binary همین عرض کم سازمان است. این عرض کم، باعث میشود تا عنصر شانس، بیشتر به چشم بیاید به این صورت که می توان با واردکردن دو نفر که در کار خود بسیار جدی هستند، کنار نشست و پول درآورد. اما چقدر شانس لازم است تا دو نفر آدم تیز و جدی وارد سازمان شما شوند؟…
عده ای معتقدند که بزرگرین مزیت Binary در ترویج کار تیمی است. با اطلاعاتی که از دیگر طرح ها به دست آوردید کاملاً متوجه شدید که هرچه عرض سازمان شما بیشتر باشد، سود شما نیز بیشتر خواهد بود؛ در حالیکه در Binary عرض به ۲ نفر محدود شده است اما برای عمق محدودیتی وجود ندارد و برای کسب سود بیشتر باید تا جایی که می توانید در عمق سازمان نفوذ کرده و آن را عمیق بسازید. این عمیق ساختن سازمان باعث ایجاد صمیمیت بین تمام افراد میشود و به خودی خود روحیهی کار تیمی را در آنها تقویت میکند در حالیکه ساختن سازمان عریض، رقابت به همراه میآورد.
در تمام این توضیحات از لفظ فروش و میزان فروش استفاده نمودهام. این بدان معنی است که شاید در یک شاخه شما ۳ نفر و در شاخه دیگرتان ۲۰ نفر حضور داشته باشند اما حجم فروش انجام شده توسط این ۳ نفر با آن ۲۰ نفر برابر باشد. پس بر رشد نفری سازمان خود تمرکز نکنید بلکه به افراد سازمان خود بیاموزید که چطور میتوانند در کنار فروشهای شخصی، این فرصت را به دیگران نیز بدهند تا با آنها همکار شوند.
ازنظر نتورک مارکترها، Binary بهترین طرح پاداش نتورک مارکتینگ است تا جایی که براساس نظر سنجی MLMinsider.com از ۵، نمره ۴/۵ را کسب نموده است. با توجه به این میزان محبوبیت، اگر شرکتها بتوانند محصولات استثتائی و عالی را با این طرح عرضه کنند، شاهد رشد عجیبی در میزان فروش و سود خود خواهند بود.
نویسنده: بهروز مهندس زاده