by بهروز مهندس زاده | 12 آبان 1393 | دانلود ebook
کتاب نتورک مارکتینگ از نگاهی دیگر، اولین کتابی است که توسط من به رشته تحریر درآمده است. کار نوشتن این کتاب در پاییز سال ۱۳۸۶ به پایان رسید و اولین بار در زمستان ۸۶ و بعد در بهار ۸۷ برای چاپ آن اقدام کردم. ناشر نخست به کل حتی زحمت درخواست مجوز رو هم به خودش نداد و صراحتاً این کتاب را “دردسری بزرگ برای نویسنده و ناشر” نامید! در بهار ۸۷ مجدداً برای چاپ اقدام کردم و این بار یکی از دوستان ناشر قبول زحمت فرموده برای اخذ مجوز قراردادی با بنده منعقد کردند. بعد از حدود دو ماه پیگیری و کش و قوس های فراوان و رد کردن انواع موانع “من در آوردی!” نهایتاً اداره فرهنگ و ارشاد رأی به عدم اجازه چاپ این کتاب داد و این شد سرآغازی بر عدم دریافت مجوز برای نوشته های من!
آخرین دلیلی که برای عدم اجازه انتشار این کتاب اعلام شد، ترویج طرحهای هرمی بود! در حالی که بخش مخصوصی در کتاب پیش بینی شده برای معرفی طرحهای هرمی مختلف. اول سال ۸۷ کتاب رد شد و اواسط پاییز ۹۰ (اگر اشتباه نکنم) قواعدی برای شرکتهای نتورک مارکتینگ تعریف شد و این یعنی حدود ۴ سال طول کشید تا دوستان متوجه بشن هدف کمک به این صنعت پولساز در ایران بوده ولی خب، تا سواد ها بکشه بالا و به قدری برسه که حداقلهای نتورک مارکتینگ رو متوجه بشن، ۴ سالی طول کشید! البته در قواعد تعریف شده هم باز خیلی چیزها فراموش شده که اینم کم کم اصلاح میشه؛ کمی زمان لازم هست و هدر رفت سرمایه! یه مورد ساده چیزی هست که در این مقاله بهش اشاره کردم: Product Inventory
این کتاب به رایگان منتشر شده و حاصل حداقل سه سال تحقیقات و مطالعات من هست. تمامی حقوق مادی و معنوی کتاب محفوظ بوده و شما نمیتوانید اون رو بفروشید. این رو هم عرض کنم که میتونید کتاب رو برای استفاده شخصی خودتون پرینت بگیرید. برای دانلود کتاب روی دکمه زیر کلیک کنید.
تذکر مهم اینکه ساخت فایل پی دی اف این کتاب همان سال ۸۶ انجام شده است.
دانلود رایگان کتاب
by بهروز مهندس زاده | 18 مهر 1393 | بازاریابی اینترنتی, طراحی سایت تجاری
این روزها نارضایتی از تبلیغات اینترنتی بیشتر شده است، تبلیغاتی که با هزینه های گاه بالا هم نتیجه چندان جالب و مطلوبی به بار نمی آورند. در اکثر موارد و شاید بتوان گفت در تمام موارد، فقدان لندینگ پیج مناسب (صفحه ای که تبلیغات به آن لینک میشود) مشکل اصلی است. اما در همین نخستین قدم باید به نکته ای بسیار مهم اشاره کرد:
هدف تبلیغات
در مورد تبلیغاتی که در وب فارسی انجام میگیرد مخصوصاً در میان فروشگاه های اینترنتی، تمرکز اصلی روی فروش محصول است لذا معمولاً تبلیغات به صفحه محصول لینک می شوند که در این حالت لندینگ پیج ما همان صفحه محصول خواهد بود پس می بایست به ایجاد ۸ ویژگی که درباره آنها صحبت خواهم کرد، توجه ویژه داشته باشیم اما همیشه اینطور نیست و گاهی هدف از تبلیغات جمع آوری اطلاعات به منظور انجام فعالیتهای مارکتینگ در آینده است؛ در این حالت لندینگ پیج ما یک صفحه کاملاً اختصاصی خواهد بود که باید ویژگیهایی که در ادامه می آید را داشته باشد.
در حالت کلی، توصیه من بر این است که برای تبلیغات تمرکز را بر جمع آوری اطلاعات گذاشته و از تبلیغ مستقیم در اولین قدم خودداری کنیم چرا که با توجه به استراتژی فروش در بازار گرم میتوان بر افزودن افراد به بازار گرم تمرکز نمود سپس نسبت به فروش اقدام کرد و در این حالت شانس موفقیت هم افزایش خواهد یافت اما بدون شک همیشه میتوان روشهای مختلف را به کار گرفت و با توجه به بودجه تبلیغاتی، استراتژی مناسب را اتخاذ کرد.
در هر دو حالت و با هر هدفی که تبلیغ انجام میگیرد، صفحه هدف تبلیغات لندینگ پیج ما خواهد بود که باید دارای شرایط زیر باشد.
۱. USP
اولین و مهمترین قسمت لندینگ پیج شما باید USP شما باشد. در واقع این قسمت لندینگ پیج مکملی است برای پیام تبلیغاتی مورد استفاده تان پس هم به ویژگی های USP و هم به خصلت مکمل بودن آن می بایست دقت داشت.
میتوان بخش USP در طراحی یک لندینگ پیج را به شکل زیر تقسیم بندی کرد:
- اولین تیتر با فونت معمولاً بزرگتر از سایر قسمتها و به صورت کاملاً مشخص درباره نقطه تمایز اصلی سرویس/محصول موجود در صفحه.
- تیتر دوم با فونت معمولاً ریزتر و مکمل تیتر اول (که البته همیشه مورد نیاز نخواهد بود و گاه نبودنش بهتر است!)
- یک پاراگراف کوتاه درباره محصول/سرویس
در این مورد بهترین مثال تصویر زیر که صفحه اصلی Sfimg.com هست، به شمار می رود:

لندینگ پیج SFI برای جذب بازاریابهای جدید (جهت مشاهده در سایز واقعی کلیک کنید.)
۲. تصویر حرفه ای
نکته بعدی درباره یک لندینگ پیج مناسب، استفاده از تصویر یا تصاویر حرفه ای از محصول/سرویس عرصه شده است. همینطور اگر قصد دارید در نهایت برای یک کلیپ آموزشی تبلیغات داشته باشید، میتوانید از ویدئو یا فایل صوتی مرتبط با موضوع کلیپ استفاده کنید.
برای نمایش یک محصول استفاده از ویدئو ایده ی بسیار عالی است چرا که از طریق ویدئو میتوان تمام ابعاد یک محصول، نحوه استفاده و کارآیی آن را نیز به تصویر کشید.
تصویر زیر مجدداً از Sfimg.com نمونه ای مناسب برای این قسمت است:

تصویر مناسب در لندینگ پیج (جهت مشاهده در سایز واقعی کلیک کنید.)
لندینگ پیجی که مثالها از آن ذکر می شود، برای جذب بازاریاب در سیستم همکاری در فروش SFI مورد استفاده قرار میگیرد لذا تصویر مناسب برای آن چنین موردی است.
۳. وجود لیست ویژگیهای اصلی محصول/سرویس
نوشتن ویژگیهای محصول/سرویس در قالب یک لیست بولت دار طوری که در هر خط یک ویژگی به وضوح معرفی شده باشد از مهمترین بخشهای یک لندینگ پیج مناسب است که نقشی حیاتی در تصمیم گیری بازدید کننده نسبت به خرید یا عضویت در خبرنامه یا کلاً دنبال کردن هدف نهایی شما ایفا میکند.
اگر مطالب پیشین بنده را مطالعه فرموده باشید، در مطلبی با نام آموزش معرفی محصول در فروش اینترنتی به ۴ سئوال اساسی اشاره کرده بودم که می بایست در زمان نوشتن متن معرفی محصول مورد نظر داشته باشیم شامل:
۱. محصول/سرویس چیست؟
۲. به چه درد من میخورد؟
۳. چطور باید از آن استفاده کنم؟
۴. چقدر برای من هزینه دارد؟
پاسخ های این ۴ سئوال متن معرفی محصول را تشکیل میدهند، اما برای تهیه لیست بولت دار لندینگ پیج، ما جملات کوتاه و صریح نیاز خواهیم داشت. اجازه بدهید برای مثال باز هم مورد SFI را ترجمه کنم:
چرا SFI؟
- در شانزدهمین سال فعالیت موفقیت آمیزمان به سر می بریم.
- پرداخت میلیون ها دلار به همکارانمان
- بیش از ۹۰۰۰۰ سرویس و محصول برای فروش
- فعالیت در بیش از ۱۹۰ کشور دنیا
- پشتیبانی و آموزش سطح جهانی به صورت شبانه روزی در ۷ روز هفته
این بخش می بایست سرویس/محصول ما را به بهترین شکل معرفی کند. از مقایسه با سایر رقبا و سایر برندها در این قسمت بر حذر باشید و تمرکز را صرفاً بر منفعت کاربر قرار دهید.
۴. تجارب سایر مصرف کنندگان
یکی دیگر از قسمتهای یک لندینگ پیج مناسب بخشی است که اثبات میکند سرویس/محصول شما مصرف کننده دارد و شما تنها کاربر آن نخواهید بود همینطور سطح رضایت سایرین از آن را به مشتریان احتمالیتان نشان خواهد داد.
اما یک مشکل بزرگ در این قسمت وجود دارد و آن محصولات یا سرویسهایی هستند که پیش از این وجود نداشته و شما برای اولین بار دارید آن را عرضه میکنید یا محصول/سرویس آشنایی را میفروشید که پیش از این برای آن مشتری نداشته اید لذا تجربه ای هم برای انتشار وجود ندارد! در این حالت بهترین کار این است که از برخی اطرافیان خود بخواهید آن را تست کنند و نظر خود را برای شما بنویسند سپس شما میتوانید آن را در این قسمت منتشر کرده، لندینگ پیجی حرفه ای تر داشته باشید… .
۵. وجود Call To Action مناسب در جای مناسب
تمام هدف یک لندینگ پیج این است که کاربر کاری را که هدف ما است، انجام دهد. مثلاً روی دکمه خرید کلیک کند یا اطلاعات خود را در فرمی وارد نموده تا هدیه ای رایگان را دانلود نماید و … .
CTA ها دکمه هایی هستند که باید در اولین نگاه یوزر را جذب کنند. این دکمه ها از لحاظ رنگ، طراحی، متن و محل قرار گیری مورد توجه هستند. تمام آنچه در یک لندینگ پیج انجام میشود به یک طرف و کیفیت CTA یک طرف! با این جمله بدون شک متوجه اهمیت این قسمت شدید!
اما نکته ای بسیار مهم درباره لندینگ پیجهایی که دعوت به ثبت اطلاعات میکنند مثلاً فرم دانلود یک کتاب به عنوان هدیه به منظور جمع آوری اطلاعات: در این مورد اول کوتاه نگه داشتن فرم ثبت اطلاعات را باید به یاد داشت و بعد هم وجود بخشی که امنیت اطلاعات ثبت شده را تضمین کند. حتماً در چنین مواردی، تضمین عدم سوء استفاده از اطلاعات ثبت شده را به یوزر بدهید تا با خیال راحت به ثبت اطلاعات خود بپردازد.
۶. رنگ و فونت مناسب
تنوع بالای رنگها در دنیای وب این موضوع را سخت میکند. آیا برای صفحه ای که دارد یک لباس بچه جدید را میفروشد، رنگ بندی تیره و اغلب مشکی، انتخاب مناسبی است؟
نگاهی به کاربری رنگهای مختلف در این مورد کمک میکند:
چشم ربا و جوان پسند که اغلب برای جلب توجه یوزر استفاده می شود.
رنگی تهاجمی و به شدت جذاب که برای CTA و جلب توجه به کار می رود.
رنگ انرژی! افزاینده ی ضربان قلب و ایجاد حس اورژانسی! اغلب با حراج های کلی دیده میشود.
رمانتیک و خانم پسند! برای فروش و مارکتینگ محصولات مرتبط به خانمها و دختران جوان مورد استفاده قرار میگیرد.
ایجاد حس امنیت و اعتماد. اغلب توسط بانکها و بیزینس ها مورد استفاده قرار میگیرد.
آرامش بخش. اغلب برای محصولات و خدمات زیبایی و ضد پیری مورد استفاده قرار میگیرد.
ثروت! ساده ترین رنگ برای چشم برای پردازش که اغلب برای سایتهای مالی یا سرگرمی کاربری دارد.
قوی و براق! برای نشان دادن موارد لوکس و پیچیده به کار می رود.
در مورد فونت مورد استفاده مخصوصاً به خاطر زبان فارسی باید دقت بسیار بالایی داشت چرا که بسیاری از موارد هستند که به دلیل عدم انتخاب فونت مناسب روی صفحه، باعث زده شدن کاربر می شوند. استفاده از فونتهای فانتزی یا استفاده از فونتهای غیر استاندارد فارسی، استفاده از سایزهای بسیار کوچک یا بسیار بزرگ، استفاده از رنگهای مختلف برای نوشته ها و موارد مشابه از اشتباهاتی هستند که در طراحی لندینگ پیج میتوانند دردسر ساز باشند چرا که این صفحه را از هدف اصلی خود دور میکنند! لذا توصیه میکنم فونتی را در سایز و رنگی استفاده کنید که دقیقاً مناسب مخاطب شما باشد.
۷. حداقل اسکرول ممکن
اسکرول داشتن یکی از مواردی است که بر تأثیر گذاری لندینگ پیج شما اثر گذار خواهد بود. باید طوری این صفحه را طراحی و پیاده سازی نمایید که بخش CTA اصلی شما (دکمه خرید، فرم عضویت و …) حتی المقدور بدون اسکرول کردن در دسترس باشد.
حتماً میدانید که صفحه هرچه اسکرول بیشتری بخورد، میزان مرور آن توسط یوزر تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. به همین جهت و به دلیل اهمیت CTA، می بایست در طراحی لندینگ پیج طوری عمل کرد که صفحه حداقل اسکرول را بخورد و صد البته بخش CTA اصلی بدون اسکرول کردن و در اولین نگاه، خودنمایی کند.
اما اگر در طراحی لندینگ پیج خود به انتقال حجم بالای دیتا می پردازید، حتماً CTA اصلی را در میان صفحه و در بین اطلاعات چند بار و در فواصل مناسب تکرار کنید تا در هر مرحله شانس حفظ یوزر را از دست ندهید.
۸. وجود لینکهای مناسب و محدود
هدف از هدایت کاربر به لندینگ پیج این است که کار خاصی را انجام دهد و در این راستا رعایت نکاتی که گذشت حیاتی است اما در اکثر موارد، یوزر در نخستین حضور خود اقدام مطلوب را انجام نمیدهد لذا باید سعی در ترغیب وی به بازگشتهای بعدی داشته باشیم؛ دقت کنید اینکه یوزر در بسیاری موارد در حضور اول خود در یک سایت تصمیم به انجام عمل مورد نظر ما نمیگیرد، امری کاملاً طبیعی است و در مورد لندینگ پیج هم صادق است لذا بسیار حیاتی است که با گنجاندن لینکهای حیاتی نسبت به بالا بردن شانس بازگشت یوزر به سایت اقدام کنیم.
در این مورد توجه داشته باشید که CTA اصلی همواره همان هدف تبلیغات است و سایر لینکها و موارد در لیست CTA ها، در درجه دوم اهمیت قرار دارند… . سعی کنید لینکهایی به صفحات و پروفایلهای خود در شبکه های اجتماعی اصلی که در آنها فعال هستید، لینکی به صفحه اصلی سایت، صفحه تماس با ما و صفحه درباره ما درج کنید.
سخن نهایی
آنچه گذشت در واقع یک سری بایدها برای لندینگ پیج حرفه ای بود که می تواند بازدهی تبلیغات شما را دچار تحولی اساسی کند؛ مشکلی که باعث هدر رفت سرمایه ی بسیار زیادی در وب فارسی می شود چرا که تبلیغات اغلب به صفحاتی کاملاً غیر استاندارد لینک می شوند که به هیچ وجه به عنوان یک لندینگ پیج نمیتوانند مؤثر واقع شوند.
هر صفحه از سایت میتواند نقش یک لندینگ پیج را ایفا کند چرا که هر صفحه ای میتواند محل ورود یوزر از یکی از راههای تبلیغاتی باشد لذا می بایست نکات فوق را در طراحی کلی سایت هم در نظر داشت. و توصیه آخر من اینکه تبلیغات خود را صرفاً روی فروشگاه و یا محصول/سرویس خاصی متمرکز نکنید و سعی کنید بخشی از بودجه تبلیغاتی خود را برای جذب یوزر و آشنا کردن وی با مجموعه و برند خود هزینه نمایید؛ در این روش میتوانید در آینده نسبت به تبلیغ محصول/سرویس مورد نظر مبادرت ورزید در حالی که یوزر با شما و برندتان آشنا شده و صد در صد اعتماد بیشتری به شما خواهد داشت. با این روش میتوانید راندمان تبلیغات خود را افزایش داده و در کنار آن، به وفادار کردن مشتریان هم توجه نموده اید!
منابع
در نوشتن این مطلب از منابع زیر بهره گرفته شده است:
۱. The Anatomy of a perfect landing page
۲. The five essential elements of a winning landing page
۳. Detailed Guide: 8 must-have elements of an effective landing page
۴. Seven things every great landing page needs
۵. Eight great landing page designs
۶. Standard Future International Marketing group first page
۷. Landing page best practices
by بهروز مهندس زاده | 31 شهریور 1393 | آموزش كسب درآمد از اينترنت, نتورک ماركتينگ
آموزش نتورک مارکتینگ در ایران در ابتدایی سطح ممکن باقی مانده است و متأسفانه کاستی های بسیاری در آن دیده میشود. بعد از داغ شدن تب شرکتهای بازاریابی شبکه ای مجوز دار در ایران، به روشهای مختلف مورد عنایت دوستانی که خود را طرفدار و فعال این صنعت همچنان نوپا در داخل کشور میدانند، قرار گرفته ام. یکی از این موارد که به شدت موضوع بحث دوستان بوده و برخی از کامنتها به آن اشاره دارد، مخالفت من با تمامی شرکتهای فعال و دارای مجوز بازاریابی شبکه ای در کشور است. در این پست به نکته ای اشاره خواهم کرد که در زمان نوشتن این مطلب در هیچ یک از شرکتهای فعال و دارای مجوز در ایران به آن توجهی نشده است و صد البته در قوانین فعلی (در زمان نوشتن این پست) هم از سوی قانون گذار این مورد فراموش شده است! این مسأله به ظاهر ساده، تأثیر بسیار بالایی بر میزان سوددهی شرکتهای فعال، میزان پورسانت بالاسریها و همینطور در موارد متعدد بر میزان ضرر تازه واردها و افرادی که هنوز سازمان فروش خود را نساخته اند خواهد داشت.

اهمیت آموزش نتورک مارکتینگ
از تعریف شروع میکنیم:
Product Inventory یا inventory loading چیست؟
به زبان ساده: وقتی زیرمجموعه خود را تشویق به خرید مقدار زیادی محصول از محصولات ولو مصرفی شرکت میکنید تا در آینده بفروشد (بدون توجه به حجمی که توانایی فروشش را دارد که البته مصرف شخصی خودش هم در همین حجم فروش منظور میگردد) در واقع دارید مرتکب خطای Product Inventory میشوید که یکی از مصادیق طرحهای هرمی نوین بوده و خلاف قوانین فعالیت در شرکتهای معتبر جهانی است.
اجازه بدهید مثالی بزنم:
فرض را بر این میگذاریم که شرکت x در سبد محصولاتش پودر لباسشویی قرار داده است. یک بازاریاب تازه وارد که آشنایی با بازاریابی نداشته و اولین بارش هست که وارد یک موقعیت نتورک مارکتینگ شده است، توانایی فروش مسلماً ۱۵ پودر لباسشویی در ماه را نخواهد داشت به فرض اینکه با مصرف بسیار بالا، دو بسته ۲ کیلویی از این پودر لباسشویی را خودش در منزل مصرف کند و به اطرافیان خود هم تا میتواند بفروشد! حال اینکه اطرافیان بخواهند به برندی که این فرد توصیه میکند، اعتماد کنند و همینطور در آن برهه از زمان نیاز به آن داشته باشند و … کلاً به کنار!
یا مثالی دیگر:
شرکتی که پکیجی از محصولات بهداشتی شامل یک کارتن دستمال کاغذی، ۱۰ کنسرو ماهی، ۵ شامپو و … را به ارزش ۲۰۰ هزار تومان در سبد خود قرار داده است. این حجم از محصولات بهداشتی آیا برای مصرف یک ماه یک فرد کمی زیاد نیست؟ برای خانواده ای ۴ ۵ نفری چطور؟ همینطور برای یکی که در روز دو ساعت برای این کسب و کار زمان تخصیص داده است، آیا فروش اینها به همین سادگی ممکن است؟
در این دو مثال، ما خرید حجم بالایی از محصولات را شاهد هستیم که صرفاً بخش از آن پتانسیل مصرف و فروش به غیر را دارد و الباقی دقیقاً مصداق product inventory هستند که یکی از دلایل عدم سلامت یک موقعیت نتورک مارکتینگ (بازاریابی شبکه ای) محسوب میشود.
انجمن فروش مستقیم آمریکا، inventory loading را اینگونه تعریف میکند:
طرح یا رویه ی آن فروشندگان مستقل را مجبور یا تشویق میکند تا محصولات را به مقداری تهیه کنند که برای فروشنده مصرف شخصی یا فروش آن به سایرین و یا هر دو این موارد با هم در یک مدت زمان منطقی غیر ممکن است و از توانایی اش خارج است.
البته بحث اجبار به خرید به دلیل صراحت غیر قانونی بودنش چیزی است که دیگر به ندرت دیده میشود و خوشبختانه در داخل کشور این مورد به چشم نمی آید اما:
در واقع در پس این تعریف موارد زیر نهفته است:
۱. تشویق به خرید محصولات بیشتر به منظور رسیدن به رنکهای بالاتر
۲. تشویق به خرید محصولات بیشتر از سوی افرادی که تازه وارد می شوند به منظور حصول سود بالاتر و رسیدن به رنک های بالاتر در طرح پاداش شرکت از سوی بالاسری ها.
۳. تشویق به خرید بیشتر با این هدف که با فروش آنها میتوانید سود بیشتری کنید در حالی که قدرت فروش فرد در نظر گرفته نمیشود.

نمونه ای از product inventory در بازاریابی شبکه ای
در پس تعریف انجمن فروش مستقیم آمریکا این سه نکته نیز نهفته است که نشانه های واضح شرکتهایی هستند که مشکل Product inventory در آنها مشهود است!
چرا این اتفاق می افتد؟ چرا Product inventory نشانه ای از طرحهای هرمی محسوب میشود؟

برخورد قانونی با انبار کردن محصول
دلیل اصلی در وقوع product inventory حصول سود بیشتر است. وقتی یکی از افراد حجمی از محصولات را خریداری میکند، هم به بالاسری ها و هم به شرکت سود میرسد. اما قوانین شرکت است که می بایست جلوی این مورد یعنی خرید و انبار کردن محصولات را بگیرد و به تازه واردین اجازه خریدهای بالا نداده و از تکرار خرید از سوی افرادی که موفق به فروش میزان محصولات خریداری شده قبلی خود نشده اند، جلوگیری کند.
در طرحهای هرمی که محصول را وارد بازی میکنند، محصول/محصولاتی فاقد ارزش واقعی به میزان مبلغ اخذ شده و یا غیر مصرفی ارائه میشود. زمانی که Product inventory به وقوع میپیوندد هم در واقع یک سری محصول انبار شده توسط فرد داریم که امکان فروشش وجود ندارد و مصرف شدنی هم نیست در دوره ای که خرید انجام شده! خب تفاوتی با طرحهای هرمی دیده میشود؟ من که نمیبینم!
مهمترین چالش در برخورد با این قضیه، تعیین قوانین دقیق از سوی مراجع مسئول همچنین شرکتهای فعال است که متأسفانه کوچکترین توجهی تا لحظه انتشار این مقاله به این مورد نداشته و ندارند!
برخورد با Product inventory در ایالات متحده

برخورد قانونی با product inventory در آمریکا
در ایالات متحده آمریکا به عنوان مهد mlm دنیا، بحث برخورد با انبار کردن محصول به سال ۱۹۷۵ و پرونده جنجالی amway برمیگردد. در این داستان دنباله دار، که در سال ۱۹۷۹ با پیروزی Amway خاتمه یافت، کمیسیون تجارت فدرال (FTC) با حصول توافقاتی با Amway این موقعیت تجاری را رسمی و قانونی اعلام کرد. بخش از این توافقات در مورد موجودی محصول بود به این شکل که:
تا زمانی که بازاریاب موفق به فروش/مصرف حداقل ۷۰% خرید قبلی خود نشده است، اجازه خرید مجدد را نخواهد داشت.
این بند به قانون ۷۰% معروف شده است و در بحث product inventory محل برخورد مناسبی است. هرچند این عدد در فرهنگهای متفاوت و شرایط اقتصادی متفاوت، مطمئناً دستخوش تغییر میشود و صرفاً به عنوان یک نمونه ذکر کرده ام.
در برخورد با product inventory، بحث بازپس گری موجودی محصول بدون قید و شرط هم مطرح میشود (معمولاً ۹۰ روز) که باز هم در میان قوانین ایران و شرکتهای فعال، کمی غریبه است!
نگاهی به قوانین بازاریابی شبکه ای ابتدایی در ایران همچنین قوانین شرکتهای مجوز دار فعال، بیانگر این حقیقت است که صنعت نتورک مارکتینگ همچنان جای کار بسیار دارد و متأسفانه بیش از حد نوپا بوده و قوانین وضع شده فعلی، صرفاً ساختمانی بدون پی و بن هستند که به راحتی فرو خواهد ریخت!
همانطور که در روزهای نخست فعالیت شرکتهای مجوز دار، بحث عرضه محصول غیر مصرفی در دوره های پرداخت شرکتها به شدت خودنمایی میکرد و بعدها با تغییرات بی سر و صدا در پشت پرده رویه تغییر کرد، باید به زودی منتظر تغییر در این مورد هم باشیم: تغییر در نوع محصولات عرضه شده و جلوگیری از انبار کردن محصول برای دریافت پورسانت و رسیدن به رنک های بهتر در طرح پاداش شرکت ها. این تغییر به وضوح در قوانین شرکتها و قوانین کلی صنعت در کشور دیده خواهد شد و دیر یا زود باید شاهد بندهای مشابه قانون معروف ۷۰% در قوانین شرکتها باشیم.
فراموش نکنید که هر شرکت یک دوره پرداخت ثابت دارد که در آن دوره نسبت به محاسبه پورسانت بازاریابان و تسویه حساب با آنها اقدام میکند، حال هرگاه میزان خرید انجام شده از سوی بازاریاب بیشتر از مقداری بود که میتوانست در طول این دوره پرداخت بدون دردسر بفروشد (هم خودش مصرف کند به مقدار منطقی و هم به سایرین بفروشد)، انبار کردن محصول یا product inventory یا inventory loading را مشاهده میکنیم.
دقت داشته باشید وقتی برای رسیدن به رتبه بهتری در طرح پاداش شرکت نسبت به خرید حجم بیشتری از محصولات اقدام میکنیم، باز هم بحث انبار کردن محصولات یا product inventory سر باز میکند و نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم.
در مورد product inventory میتوان ساعتها بحث کرد و مقالات متعددی منتشر نمود اما آنچه در این زمینه و در زمان نوشتن این مقاله به کار می آید، دقیقاً ذکر شده و امید است که با کسب این اطلاعات، شاهد تصمیم گیریها و رفتارهای حرفه ای تر از سوی علاقه مندان به فعالیت در صنعت نتورک مارکتینگ همچنین فعالان فعلی این صنعت باشیم.

انبار کردن محصولات در mlm و نتایج آن
انبار کردن محصولات میتواند بار اقتصادی سنگینی بر بسیاری از افرادی وارد آورد که بدون درک صحیح از صنعت، صرفاً با انگیزه ی کسب درآمد بالا به خرید از شرکتها میپردازند و افراد سازمان فروش خود را نیز نسبت به این مهم تشویق می نمایند.
بهروز مهندس زاده – دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۳
by بهروز مهندس زاده | 14 شهریور 1393 | بازاریابی و فروش
استراتژی مارکتینگ که بسیاری آن را استراتژی بازاریابی مینامند، مجموع نکاتی است که به تأمین اهداف کسب و کار در بازار هدف کمک میکند. استراتژی مارکتینگ بخشی از کسب و کارهای امروزی است که فقدان آن در بیزینس، درست مثل این است که بخواهیم در جنگلهای آمازون بدون راهنما و نقشه، به کنکاش بپردازیم! عاقبت یا مرگ هست یا گم شدن و شانس موفقیت در این جنگلهای انبوه بدون نقشه و راهنما بسیار کم است! بدون استراتژی مارکتینگ هم، نمیتوان در بین انبوه رقبای بازار حرف خاصی زد و چیز خاصی عرضه کرد!
این مطلب به نکاتی کاربردی پیرامون استراتژی مارکتینگ مناسب می پردازد.
همیشه به یاد داشته باشید که هر وقت درباره بیزینس خود با کسی صحبت میکنید، در واقع در حال انجام مارکتینگ هستید و در این بین، مارکتینگ استراتژی به شما کمک میکند تا تمرکز کرده و فعالیتها را روی پراسپکتهایی که بیشترین پتانسیل را برای تبدیل شدن به مشتری شما دارند، متمرکز نمایید.
پس در نخستین قدم به این میرسیم که برای داشتن یک استراتژی مارکتینگ مناسب، باید تقسیم بندی مناسبی از بازار ایجاد نمایید: بازار هدف شما چه افرادی هستند، این افراد چطور تقسیم بندی شوند بیشتر به کار شما می آیند؟

تقسیم بندی بازار هدف
مثال:
هدف راه اندازی سایتی درباره نکات خانه داری و کسب درآمد از آن.
بازار هدف: افراد بالای ۱۸ سال (زیر ۱۸ ساله ها کمتر نیاز پیدا میکنند و البته برای این سایت فرضی، روی زیر ۱۸ ساله ها برنامه ای در نظر نگرفتیم!)
تقسیم بندی پیشنهادی من:
- متأهل های بالای ۱۸ سال
- مردان مجرد بالای ۱۸ سال
- زنان مجرد بالای ۱۸ سال
خب آیا این تقسیم بندی مناسبی است؟ آیا با این روش می توانیم بخش های مناسبی از بازار هدف ایجاد کنیم؟ نه!
در تقسیم بندی بازار، باید به نوع محصول/سرویسی که قرار هست ارائه کنیم هم توجه داشته باشیم که از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده در این قسمت، میزان توانایی مالی است پس بهتر است برای تقسیم بندی، نیم نگاهی هم به وضعیت درآمدی داشته باشیم و شاید بهتر باشد تقسیم بندی فرضی زیر را برای بازار هدف خود ایجاد کنیم:
(با فرض درآمد متوسط ماهیانه ۶۰۰ هزار تومان)
- متأهلهای دارای درآمد ماهانه ۶۰۰ هزار تا یک میلیون تومان
- متأهل های دارای درآمد ماهانه بیش از یک میلیون تومان تا ۲ میلیون تومان
- متأهل های دارای درآمد ماهانه بیش از ۲ میلیون تومان
- مجردهای مرد دارای درآمد ۶۰۰ هزار تا یک میلیون تومان
- مجردهای مرد دارای درآمد ماهانه بیش از یک میلیون تومان تا ۲ میلیون تومان
- مجردهای مرد دارای درآمد ماهانه بیش از ۲ میلیون تومان
- مجردهای زن دارای درآمد ۶۰۰ هزار تا یک میلیون تومان
- مجردهای زن دارای درآمد ماهانه بیش از یک میلیون تومان تا ۲ میلیون تومان
- مجردهای زن دارای درآمد ماهانه بیش از ۲ میلیون تومان
حالا با این تقسیم بندی، شناخت نسبی بهتری از نیازها و خواسته های بازار هدف خود بدست خواهیم آورد و خواهیم توانست برنامه ریزی بهتری برای برقراری ارتباط با این بخشهای مختلف، داشته باشیم.
اولین نتیجه تقسیم بندی بازار هدف در زمان تبیین استراتژی مارکتینگ مناسب، این است که خواهید دانست با چه افرادی در چه زمانی و به چه شکلی ارتباط برقرار کنید تا فروش مناسب صورت گیرد.

برقراری ارتباط با مشتری در زمان مناسب
چطور بازار هدف خود را تقسیم بندی کنیم؟
برای این مهم بدون شک هیچ راهی به اندازه ارتباط مستقیم کارایی نخواهد داشت ولی این روش به شدت هزینه بر و گاه غیر قابل اجرا است چرا که بازار هدف بسیار گسترده یا دور از دسترس است؛ به همین دلیل ایده ای ساده برای تقسیم بندی مناسب بازار هدف، انجام تحقیقات بازار حساب شده و صد البته استفاده از منابع آماری موجود است. بدون شک، وقتی تحقیقات بازار را استارت میزنیم، هزینه بالایی باید به آن تخصیص داده شود اما این هزینه با برقراری ارتباطات مؤثر با افراد مناسب و در نهایت با فروش مناسب، جبران خواهد شد.
SWOT چیست؟
این کلمه از حروف نخست کلمات زیر گرفته شده است و باید آغازگر استراتژی مارکتینگی باشد که مینویسید؛ با اینها درک خواهید کرد که فعالیتهای مارکتینگ شما چطور از SWOT بیزینس شما، تأثیر خواهد پذیرفت.
S: Strengths یا نقاط قوت
W: Weaknesses یا نقاط ضعف
O: Opportunities یا فرصت ها
T: Threats یا تهدیدها
در هر مورد به نوشتن مواردی مانند نمونه های زیر اقدام کنید:
نقاط قوت:
- خدمات پس از فروش و پشتیبانی قوی و انعطاف پذیر
- ویژگی های خاص و مزایای محصولات شما
- تواناییها یا دانش تخصصی
نقاط ضعف:
- منابع مالی محدود
- نداشتن شهرت مناسب
- سیستم های حسابداری ناکارا
فرصت ها:
- افزایش تقاضا در یک بخش خاص از بازار
- استفاده از اینترنت برای دستیابی به بازارهای جدید.
- استفاده از تکنولوژیهایی که به شما امکان ارتقاء کیفیت محصولات را میدهند.
تهدیدها:
- ظهور رقیب جدید
- نسخه های جذاب تر، ارزان تر یا تخصصی تر محصول/سرویس شما.
- قوانین جدیدی که هزینه های شما را افزایش میدهند.
- رکود اقتصادی که میزان تقاضای عمومی را کاهش میدهد.
اما چطور از SWOT استفاده کنیم؟
فرض میکنیم یکی از نقاط ضعف اساسی ما در شروع کار، نداشتن شهرت مناسب است (که اغلب اوقات اینطور هم هست!). اما در برهه ای از زمان استارت بیزینس خود را میزنیم که تقاضا در بخشی از بازار به شدت بالا رفته است و با داشتن یک محصول جدید، تهدیدی می شویم برای رقبای مشهور آن بخش از بازار. لذا دانستن اینکه محصولی جدید داریم، امکان ورود به بازاری با رقابت بالا و رقبای مشهور را به ما میدهد و البته به عنوان یک نقطه قوت برای مانور در بازار، خدمات پس از فروش به مشتریان را وارد عمل میکنیم تا بتوانیم مؤثر تر رقابت داشته باشیم… .
دیدی باز از وضعیت بیزینس خود و رقبا بدست خواهیم آورد تا در موقعیتهای متفاوت، تصمیمات مناسبی اتخاذ کنیم و این با تکیه بر SWOT در استراتژی مارکتینگ حاصل خواهد شد.

SWOT و نقش آن در استراتژی مارکتینگ شما
سؤالاتی که باید از خود در زمان نوشتن استراتژی مارکتینگ بپرسید
۱. چه تغییراتی در کلاس بیزینس ما در حال وقوع است؟ اینها فرصت هستند یا تهدید؟
۲. نقاط ضعف و قوت ما چه هستند؟
۳. میخواهم چه چیزهایی به دست آورم؟ اهداف روشن و حقیقی تعیین کنید.
۴. مشتریان به دنبال چه هستند؟ نیازهایشان چیست؟
۵. سودمندترین مشتریان کدامند؟
۶. چطور مشتریان بالقوه مناسب را هدف بگیرم؟ آیا گروههایی هستند که بتوانم به صورت مؤثر آنها را هدف قرار دهم؟
۷. بهترین راه برقراری ارتباط با آنها چیست؟
۸. میتوانم خدمات مشتریانم را بهبود بخشم؟ این میتواند یک راه کم هزینه برای رقابت مؤثر در میان رقبا و بدست آوردن شهرت باشد.
۹. آیا تغییر محصولات یا خدماتم میتواند منجر به افزایش فروش و سوددهی شود؟ بیشتر محصولات نیاز به آپدیت مکرر دارند تا همچنان قدرت رقابت با سایر محصولات را داشته باشند.
۱۰. آیا توسعه لیست محصولات یا خدمات میتواند نیازهای مشتریان فعلی را بهتر تأمین کند؟ همیشه به یاد داشته باشید که فروش به مشتریان فعلی، به مراتب مقرون به صرفه تر از تلاش برای یافتن مشتریان جدید است.
۱۱. محصول یا سرویس خود را چطور قیمت گذاری کنم؟ اگرچه قیمتها باید رقابتی باشند اما بیشتر بیزینسها فهمیده اند که رقابت صرفاً بر مبنای قیمت، یک استراتژی ضعیف است. مشتریانم به دنبال چه چیزهای دیگری هستند؟ کیفیت؟ اعتبار؟ مؤثر بودن؟ ارزش برای پول؟
۱۲. بهترین راه توزیع و فروش محصولاتم چیست؟
۱۳. چطور میتوانم محصولاتم را معرفی کنم؟ گزینه ها میتوانند شامل اینها باشند: شرکت در نمایشگاهها، تبلیغات، بازاریابی مستقیم، بازاریابی اینترنتی و … .
۱۴. چطور میتوانم بگویم که فعالیتهای مارکتینگم مفید بوده اند؟ بررسی کنید که مشتریان شما درباره بیزینستان چه چیزهایی متوجه شده اند. استارت کسب و کار در یک مقیاس کوچک میتواند روش مناسبی برای تست استراتژی مارکتینگ باشد که از هزینه های بالا و اضافی هم جلوگیری خواهد کرد.
در مورد استراتژی مارکتینگ خود به یاد داشته باشید:
- باید نیازهای مختلف گروههای متفاوت مشتریان را در خود داشته باشد.
- در شاخه ای از بازار تمرکز کنید که میتوانید در آن بهترین باشید.
- تلاش کنید که بیشتر تمرکز خود را روی ۲۰ درصدی از بازار هدف بگذارید که ۸۰% نتایج را تولید میکنند.
- استراتژی بازاریابی خود را با نوشتن یک مارکتینگ پلن (طرح مارکتینگ که شامل نحوه تأمین اهداف، روشهای اجرایی، تاریخ های اجرا، هزینه ها، منابع و موارد مشابه است) اجرایی و تأثیر گذار کنید.
- نتایج آنچه نوشته و اجرا کرده اید را بررسی کنید تا در صورت نیاز نسبت به تغییر آن اقدامات لازم را داشته باشید.
- هرگز درباره آنچه مشتریان میخواهند به گمانه زنی نپردازید و رقابت موجود در بازار را همیشه در نظر داشته باشید.
- تنها فاکتور رقابتی خود را قیمت در نظر نگیرید.
- بازارهای هدف کوچکی برای خود انتخاب نکنید.
- صبور باشید و انتظار پیشرفت سریع نداشته باشید.
- همیشه سعی کنید درباره محصول/سرویس خود و بازار هدف آن بروز باشید و این را در استراتژی مارکتینگ خود لحاظ کنید.

استراتژی مارکتینگ مؤثر
توجه داشته باشید این مطلب درباره استراتژی مارکتینگ (Marketing Strategy) بود نه درباره طرح مارکتینگ (Marketing Plan). خیلی ساده باید گفت که طرح مارکتینگ در واقع مکتوبی است که اجرای مکتوب استراتژی مارکتینگ را ممکن میکند.
مثال زیر این موضوع را بهتر روشن میکند:
میخواهیم بازار بزرگتری را به دست بگیریم. در اینجا استراتژی مارکتینگ ما، معرفی بخشهای جدید بازار است و طرح مارکتینگ ما، تعریف و توسعه کمپینهای تبلیغاتی و روشهایی برای نفوذ به این بخشهای جدید خواهد بود.
استراتژی مارکتینگ شما چیزی هست که باید انجام شود یعنی آگاه کردن مصرف کنندگان از محصول یا سرویسی که ارائه میشود و فاکتورهای تفاوت ساز و در کنار آن، طرح مارکتینگ شما شامل چگونگی انجام آن است یعنی تدوین روشهایی مناسب برای اجرای چیزی که باید انجام شود.
این مطلب از منابع زیر برگرفته شده است (ترجمه و بازنویسی و برخی نوشته های جدید):
- infoentrepreneurs
- marketingdonut
- marketing.about.com
by بهروز مهندس زاده | 31 مرداد 1393 | آموزش كسب درآمد از اينترنت, بازاریابی اینترنتی
بازاریابی شبکه های اجتماعی یکی از مهمترین ارکان استراتژی بازاریابی اینترنتی هر کسب و کار آنلاینی به شمار می رود و در این بین، Hshtag ها به عنوان ابزار دسته بندی محتوا در شبکه های اجتماعی، میتوانند اشتراک مخاطبان شما را به همراه داشته باشند.
میتوانید از hashtag های بسیار موجود استفاده کنید یا اینکه هش تگهای مورد نظر خودتان را بسازید ولی در هر صورت توصیه میکنم نکات زیر را حتماً در زمان استفاده از هش تگها به یاد داشته باشید اما در قدم نخست:
چطور از hashtag استفاده کنیم؟
شاید این مهمترین سئوال برای بسیاری باشد، و پاسخ آن گویای سادگی بیش از حد استفاده از این قابلیت شبکه های اجتماعی است. برای استفاده از هش تگ ها در پستهای خود در شبکه های اجتماعی، کافیست عبارتی که میخواهید در هش تگ استفاده کنید را پس از علامت # بیاورید. برای مثال هش تگ بازاریابی را به شکل زیر به پست خود بیافزایید:
#بازاریابی
سیستم شبکه اجتماعی، به طور اتوماتیک، عبارت “بازاریابی” را به صفحه هش تگی به همین نام، لینک خواهد کرد. اما اگر مثلاً هش تگ دو بخشی داشتید، به شکل زیر آن را بیافزایید:
#بازاریابی_اینترنتی
عبارت “بازاریابی اینترنتی” به صورت اتوماتیک به صفحه مربوطه لینک میشود. با این روش، مخاطبین خود را در این دسته هدف قرار میدهید. اما در استفاده از هش تگها یک سری نکات وجود دارد که ۶ مورد اصلی در ادامه ذکر میشود:
۱. از هش تگ های کوتاه استفاده کنید!
حتماً متوجه هستید که توییتر فقط به اندازه ۱۴۰ کاراکتر به شما فضا میدهد تا توییت خود را ارسال کرده، نظر خود را جهانی نمایید! لذا هرچه هش تگ کاربردی شما کوتاهتر باشد، تعداد کاراکترهای بیشتری برای متن توییت در دسترس خواهید داشت.
البته هش تگ های کوتاه در شبکه های اجتماعی چون گوگل پلاس یا فیس بوک ضروری نیستند چون محدودیتی در تعداد کاراکترهای پستهای ما وجود ندارد اما در این موارد، بلندی هش تگ ها میتواند زمینه گیج شدن یوزر را فراهم کند (نسبت به هش تگهای کوتاهتر)
۲. هش تگهای اختصاصی به کار ببرید
برخی هش تگها بسیار محبوب یا بسیار ناشناخته هستند. در زمان استفاده از Hashtag ها حتماً توجه داشته باشید که انتخاب شما در ارتباط کامل با موضوع پستتان بوده و از محبوبیت مناسبی برخوردار باشد. در این مورد، دقیقاً حالتی مد نظر است که در انتخاب کلمه کلیدی اصلی سایت لحاظ می شود. نه خیلی محبوب و نه خیلی ناشناخته! مسلماً وقتی هش تگی بسیار محبوب برمیگزینید، پست شما در میان انبوه پستها گم خواهد شد! و هش تگ کم محبوبیت، مثل تبلیغات در یک شبکه پربیننده هست وقتی که شبکه برنامه ای پخش نمیکند و در نتیجه مخاطبی ندارد!
۳. در مصرف Hashtagها صرفه جویی کنید!
توییتهایی که یک یا دو هش تگ دارند، مشارکت بیشتری از آنهایی که سه هش تگ یا بیشتر دارند، به خود میبینند. همچنین به یاد داشته باشید که استفاده زیاد از هش تگها، یکی از روشهای شناخته شده اسپمرهاست. پس در مصرف Hashtagها صرفه جویی کنید.
۴. تگهای محبوب را نربایید (کش نرید!).
شاید ارتباطی بین پست شما و تگهای محبوب و پر سر و صدا وجود داشته باشد ولی سعی کنید از اینها مخصوصاً بحث برانگیزهاشون، دوری کنید. شاید یوزرها این تگها را به کل نادیده بگیرند و یا با شک و گمان به آنها نگاه کنند که در هر دو حالت، به ضرر برند شما خواهد بود.
۵. تگهای مربوط به کار ببرید!
به این مورد تقریباً اشاره شد. ولی خیلی واضح تر عرض میکنم که تا میتوانید هش تگهایی را انتخاب کنید و به کار بگیرید که دارای ارتباطی کاملاً منطقی با موضوع پست شما داشته باشند در غیر اینصورت شاید یوزر به شما به چشم یک اسپمر بنگرد… .
۶. در تمام شبکه ها از هش تگ ها استفاده کنید اما در تمام شبکه ها هم استفاده نکنید!
نتایج بررسیها نشان میدهد که استفاده از هش تگها تأثیری بر میزان نمایش پستها در فیس بوک ندارند و در واقع پستهای بدون هش تگ، بهتر از هش تگ دارها عمل میکنند!
در مورد استفاده از هش تگها، توییتر و اینستاگرام اهداف اصلی ما هستند البته این اصلاً به این معنی نیست که در سایر شبکه های اجتماعی از هش تگ ها استفاده نکنیم که بیشتر هدف متذکر شدن این نکته است که از فیس بوک زیاد انتظار نداشته باشید در این مورد و البته روی توییتر و اینستاگرام بیشتر برنامه ریزی کنید… .
این متن ترجمه ای بود از این منبع.