موسسه خیریه بهنام دهش پور؛ کمک به بیماران سرطانی

دسته بندی افراد از نظر نوع درآمد – بخش سوم

دسته بندی افرادی از نظر نوع درآمد-بخش سومB: صاحبان بیزینس

آزادی… . مهمترین و اصلی ترین خصیصه این افراد آزادیخواهی آنهاست: آزادی در انتخاب همکاران، آزادی در تعیین ساعات کاری، آزادی مالی و … . دقیقاً همین انگیزه هاست که افراد را به سمت تأسیس مغازه پیش می برد غافل از اینکه آنها در حال گام گذاشتن در مسیر دیگری سوای انگیزه های خود هستند. اما عده ای دیگر قدمهای نزدیکتری در این مسیر برمیدارند: کسانی که شرکت تأسیس می کنند… .

اما یک نکته: آیا هر شرکتی با ۱۰ یا ۲۰ کارمند را می توان به عنوان یک بیزینس در نظر گرفت که صاحب آن در ربع B قرار دارد؟ مسلماً خیر؛ مثال تأیید کننده این ادعا هم کثرت شرکتهای خصوصی در ایران است که مدیران و سهامدارن اکثریت آنها غرق در درگیریهای مالی مختلف هستند. پس چطور شرکتی را می توان در این دسته جای داد؟ به گفته رابرت کیوساکی افرادی در این دسته جای میگیرند که حداقل ۵۰۰ کارمند در شرکت خود داشته باشند و البته که نباید انتظار داشته باشیم شرکت ما از روز اول کاری خود، این تعداد کارمند داشته باشد. باید صبور بود و زحمت کشید.

 

نوع درآمد دسته B

داشتن افرادی که برای آدم کار کنند یعنی درآمد اهرمی و شرکتی به بزرگی که عرض کردم، یعنی نیازی به حضور صاحب شرکت برای درآمدزایی آن نیست و این یعنی درآمد مانده و مجموعاً یعنی درآمد اهرمی مانده. بهترین نوع درآمد و تضمین کننده آینده مالی ما.

 

اما یک نکته مهم: چه تضمینی وجود دارد که ۵۰۰ کارمند یک شرکت، همگی در راستای اهداف شرکت کار کنند و کار خود را به بهترین نحو انجام دهند؟ از شیوه های تشویق و تهییج کارکنان سخن می گویید؟ خب من میگویم تا کجا؟ و البته که باز هم در تشویق، تضمینی وجود ندارد که کار به بهترین شکل انجام شود. و این یعنی نگرانی به هم ریختن بیزینس همیشه وجود دارد. اما اگر راهی وجود داشته باشد که صاحب هر بیزینس، افرادی را یه کار گیرد که خود نیز صاحب بیزینسی در بیزینس فرد استخدام کننده شوند، آن وقت قضیه چطور پیش می رود؟ منظورم این است که هر کسی که استخدام می شود بتواند به اندازه ی استخدام کننده درآمد داشته باشد و به اندازه او به موفقیت دست یابد. اگر این اتفاق بیفتد که نور علی نور است!!!

 

I: سرمایه گذاران

جایی که پول اهرم می شود و درآمد اهرمی مانده ایجاد می کند. این افراد فقط به آزادی خود فکر می کنند و بس. همیشه هرکاری را که بخواهند انجام می دهند چون می دانند و یاد گرفته اند که چگونه از پول خود کار بکشند… . پول برای آنها کار میکند.

 

 

خب با این صحبتها، که در قالب سه مقاله ارائه شد، خود را در کدام دسته می بینید؟ در اکثریت قریب به اتفاق موارد، پاسخ این سئوال B بوده است. اما وقتی صحبت از مشکلات کارمندان می شود و اینکه شاید خوب کار نکنند، ایده ساختن بیزینس توسط فرد استخدام شده در بیزینس فرد استخدام کننده، خیلی طرفدار پیدا می کند چون فرد استحدام شونده، دیگر برای خودش کار می کند و برای پیشرفت خودش. این راه حل یکی از پرطرفدارترین راه حلها است که البته مثل راه اندازی هر بیزینس دیگری، تلاش لازم دارد و وقت و انرژی و البته اندک سرمایه ای.

 

یک راه دیگر هم برای ورود به ربع B وجود دارد: بلاگینگ که اگر پیشنهاد اول را مناسب ندیدید می توانید از این روش استفاده کنید. در مورد این روش می توانید از سایر مقالات موجود در سایت استفاده کنید همینطور خواهید توانست از فرم پشتیبانی بهره گیرید.

 

دیدگاه شما چیست ؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

اگر کسی به دیدگاه من پاسخ داد، از طریق ایمیل به من اطلاع دهید!